در يك نگاه گزيده و گذرا و در يك رده بندي فراگير: طرح نموداري داستان در تمامي آثار نمايشي را مي توان يا افقي ترسيم كرد و يا عمودي. كمدي ها نيز از اين قاعده مسنثني نيستند. داستان افقي، داستاني برانگيزاننده عواطف: خط سير يك حركت رو به جلو است. ماجرا در پس ماجرا، اصل غافلگيري در پيچش هاي داستاني، فرودي سريع و پاياني پيش بيني ناشدني. شخصيت اصلي هميشه در حركت است، كمابيش مسافري است تنها، اوست كه وقايع را به وجود مي آورد و يا وقايع بر او واقع مي شوند. خواننده و يا بيننده، دستخوش هيجان، خود را به جريان داستان مي سپارد. تا هر كجا كه بخواهد او را ببرد. داستان عمودي، داستاني برانگيزاننده انديشه: داستان وابسته ماجرا نيست، شخصيت اصلي ماجراجو نيست، وابستگي وي به ماجرا ميل وافر اوست براي گذر از موانع؛ او در جست و جوي هويت خويش است. وقايع بيش و كم در مكاني بسته روي مي دهند، جايي كه نمي توان به آن وارد شد يا از آن خارج شد، شرط اصلي جدال بر سر ورود و خروج است و همين جدال است كه انديشه را نزد خواننده و يا بيننده سبب مي شود. در اين دفتر با عرضه دو نمايش نامه از ديويد مامت، با گونه و مفهومي ديگر از كمدي و داستان گويي "درالگوي عمودي" بيشتر آشنا مي شويم.
0 نظر